تاریخچه خدمات و صنعت چاپ در ایران
رافائل دومان در خاطرات خود می نویسد: «به خاطر نبودن صنعت چاپ، کتاب در اینجا (ایران) خیلی گران است. قیمت کتاب بر حسب سطور کتاب تعیین می شود. محتوای کتاب در تعیین قیمت آن هیچ تاثیری ندارد. یک کتاب با هزار سطر به قیمت دو عباسی فروخته می شود. اگر با خط خوش نوشته شود، تا ۵ عباسی قیمت دارد».
در هر صورت ورود واژه چاپ به زبان فارسی را به اواخر قرن هفتم هجری و به زمان سلطنت گیخاتوخان پسر اباقاخان مغول نسبت می دهند و آن پول کاغذی بوده که به آن چاو یا کااو (Cao) می گفتند. برخی هم برآنند که واژه چاپ، همان چهاپ یا چهاپه که در زبان هندی به مفهوم مهری بوده که بر روی پارچه می زدند و آن را منقوش می ساختند، بوده است.
در سال 1639سه کتاب به زبان و خط فارسی از سوی هیئتهای تبلیغی مسیحی و در باب تبلیغ مسیحیت در لیدن هلند به چاپ رسیده و چاپخانهای که این کتابها در آن چاپ شده، ظاهراً نخستین چاپخانه فارسی در جهان است.
بر اساس مدارک موجود، نخستین کتابی که در خود ایران چاپ شده، زبور داوود یا ساغموس است که در 1638 به زبان و خط ارمنی در 572 صفحه در جلفای اصفهان و به دست کشیشان ارمنی به چاپ رسیده است.
اولین چاپخانه در ایران در شهر تبریز تأسیس شد.عباس میرزا نایب السلطنه میرزا زین العابدین تبریزی را مامور فراگیری فن چاپ و به راه انداختن نخستین چاپخانه در تبریز کرد. میرزا زین العابدین تبریزی به سال ۱۲۳۳ هجری قمری اسباب و آلات چاپ حروفی را به تبریز آورده و تحت حمایت عباس میرزا نایب السلطنه که در آن زمان حکمران آذربایجان بود مطبعه کوچکی برقرار نمود و کتاب مزبور میرزا ابواقاسم فراهانی بود که حاوی قصههایی از جنگ میان دولت ایران و روسیه که در مورخ ۱۲۲۸ هجری قمری (برابر با ۱۸۱۳ میلادی ) با عهدنامه گلستان به پایان رسیده بود.
دکتر فهیمه باب الحوائج در کتاب «آشنایی با مبانی چاپ و نشر» خود مینویسد : "عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه چند تن از ایرانیان را به اروپا گسیل کرد تا صنعت چاپ را بیاموزند. سپس دستور داد که از روسیه ماشین چاپ وارد کنند . در سال ۱۸۱۶ میلادی هنرمند آذربایجانی میرزا زین العابدین تبریزی یکی از همین ماشینها رابه کار گرفت . دومین مطبعه که به ایران وارد شد مطبعه سنگی است که آن نیز در تبریز دایر شدهاست . جای تعجب است که مطبعه نخستین پس از کار کردن دیگر معمول نشد و مطبعه سنگی جای آن را گرفت.
شاید علت جایگزینی مطبعه سنگی به وجای مطبعه سربی این باشد که افرادی مطبعه سربی و حروف آن را با نظر بدبینی نگاه میکردند و علامت کفر میدانستندویا چون حروف ما فارسی بود با حروف سربی در آن زمان نمیتوانستیم تنوع در خطوط داشته باشیم در صورتی که در مطبعه سنگی از خوشنویسان کمک گرفته میشد. علی قاضی زاده در کتاب تبریز شهر اولینها مینویسد : سخت گیریهای کهنه پرستان باعث شده بود که به سبب گرانی طولانی و سخت بودن چاپ سنگی چاپ کتب و مطبوعات بسیار گران تمام شده و در نتیجه سالها انتشار کتاب و نشریه با دشواریهای فراوان همراه باشد.
متاسفانه این چاپخانهها همیشه مورد بغض و کینه کوته اندیشان بود و در هر فرصتی که به دست میآوردند این مکانهای فرهنگی را غارت میکردند . به گونهای که کسروی مینویسد : مستبدین حروف سربی چاپخانه امید ترقی را ذوب کرده و به صورت گلوله در آورده و به روی این ملت بیچاره انداختند.
حسین امید در کتاب اولینها مینویسد: در میان مطابع سنگی معروف تبریز میتوان مطبعه سنگی علمیه ( چاپ سنگی علمیه )را نام برد که بهوسیله حاج زین العابدین که به نام حاجی حاج آقا علمیه مشهور بود(نوه حاج میرزا زین العابدین تبریزی ) در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی تأسیس یافته و این مطبعه در چاپ کتب مختلف خدمات مهمی انجام دادهاست .
حدود نود سال پس از تأسیس اولین چاپخانه در تبریز نوه حاج زین العابدین ( کسی که اولین چاپخانه سنگی و سربی را در ایران و تبریز دایر کرد بنام زین االعابدین مطبعه چی که پس از زیارت مکه به نام حاجی حاج آقا معروف و هنگام گرفتن شناسنامه نام علمیه را برخود انتخاب نمود. وی ماشین چاپی از اروپا خریداری کرده و از طریق کشور مصر وارد بندراستانبول در ترکیه فعلی نمود و ازاین بندر توسط چهل گاومیش به تبریز منتقل کرد . حاجی حاج آقا علمیه همرا با دستگاههای چاپ سنگی خود هشت تن از متخصصین صنعت چاپ را نیز از کشور آلمان برای نصب و آموزش این دستگاهها به تبریز آورد.
این آلمانیهای متخصص صنعت چاپ در منزل مسکونی حاجی حاج آقا که ماشینهای چاپ نیز در قسمتی از این خانه ۲۲۰۰ متر مربعی دایر شده بود ساکن شدند.
دختر حاجی حاج آقا علمیه اظهار میدارند که : زمان حمل گاومیشهای حامل دستگاهای چاپ از کوچههای تنگ و باریک محله منجم تبریز به اجبار دیوارهای تعداد زیادی از خانههای همسایهها را فرو ریخته و خراب کردند که حاجی حاج آقا هزینه بازسازی دیوارهای فرو ریخته را نیز متحمل شدند.گفتنی است که نوههای حاجی حاج آقا علمیهاغلب به کار آبا و اجدادی خویش روی آوردهاند و در صنعت چاپ ایران مشغول به فعالیت هستند .
پس از مدت ها امیرکبیر روزنامه وقایع اتفاقیه را که پس از قتل او روزنامه دولت علیه ایران و سپس به نام ایران نامیده شد، منتشر کرد.
فرمان ها و دستورات شاه و وقایع و حوادث هر هفته که غالباً مربوط به دستگاه سلطنت بود، در آن روزنامه چاپ می شد و در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، این روزنامه به وسیله میرزاابوالحسن خان صنیع الملک نقاش باشی، مصور گردید.
ناصرالدین شاه در سفر اول خود به اروپا، هنگام بازگشت به ایران یک دستگاه چاپخانه سربی با حروف فارسی و لاتین خرید و به ایران فرستاد. این چاپخانه مدتی به علت نبودن سرپرست و حروفچین معطل ماند تا آنکه در سال ۱۲۹۲ هجری، بارون لویی دونرمان فرانسوی از ناصرالدین شاه امتیاز روزنامه لاپاتری را به زبان فرانسه گرفت و چاپخانه به وسیله او به کار افتاد. در این دوره، چاپخانه های دیگری در تبریز و بوشهر و اصفهان دائر شد و روزنامه هایی از قبیل روزنامه ملتی و روزنامه علمی و مریخ انتشار یافت. در شیراز، یک روزنامه نیمه فارسی و نیمه عربی به وسیله طبیب مخصوص ظل السطلان در حدود سال ۱۲۸۹ هجری تاسیس شد که بعداً فقط به فارسی منتشر می شد. توجه ناصرالدین شاه به امر تاریخ نویسی و ترغیب نویسندگانی چون رضاقلی خان هدایت و محمدحسن خان صنیع الدوله و لسان الملک سپهر به نوشتن کتب تاریخی، یک امر طبیعی بود زیرا او می خواست حوادث دوران سلطنت قاجاریه- خاصه وقایع دوره سلطنت خودش- را در کتاب ها ثبت و ضبط کند.
کتب سنگی را در ایران، معمولاً بیش از ۷۰۰ یا ۸۰۰ نسخه چاپ نمی کردند، چراکه سنگ چاپ بیش از این قابلیت استنساخ نداشته است، اگرچه «اکمال الدین» شیخ صدوق(تهران ۱۳۰۱) را در یکهزار و هشتاد جلد به چاپ رسانده بودند. خطی که در نوشتن کتاب برای چاپ سنگیبه کار می رفت، بیشتر خط نسخ و نستعلیق و گاه شکسته بود. کاغذی که برای چاپ استفاده می شد غالباً کاغذ روسی و روزنامه بود و گاه کاغذهای فرنگی که از طریق خلیج فارس وارد می شد مورد استفاده قرار می گرفت. کاغذ آبی رنگ در بعضی از کتاب هایی که می خواستند صورت تزئینی داشته باشد به کار می رفت نظیر «منتخب دیوان کبیر شمس» که به نام «شمس الحقایق»(تهران ۱۲۸۰) طبع شده است و نیز مرسوم بود که در چاپ بعضی از کتب، کاغذهای رنگارنگ به کار برند؛ یعنی هر چند صفحه را به یک رنگ مخصوصی چاپ می کردند؛ مانند «دیوان انوری» که در سال ۱۲۶۴ در دارالطباعه دارالسلطنه تبریز چاپ شده است و ده رنگ کاغذ در آن استفاده شده است و اشخاص خیری که بانی انتشار می شدند، آن را وقف عام می ساختند تا نسخ آن کتاب تماماً به کسانی که استحقاق دارند مجاناً داده شود.
چاپخانه مجلس شورای ملی، مدت کوتاهی پس از تشکیل مجلس اول، به منظور چاپ و نشر روزنامه و نیز مطالب اختصاصی خودِ مجلس، به سرعت تأسیس شد و در مدت کوتاهی به بزرگترین چاپخانه کشور تبدیل گردید.
چاپخانه مجهز دیگری به نام چاپخانه شاهنشاهی، به سرپرستی عبداللّهخان قاجار که مدیریت او در صنعت چاپ معروف بوده است، پس از استقرار مشروطیت تأسیس شد و تا 1328 فعال بود.
در دوره محمدعلی میرزا، استفاده از چاپخانههای سربی اختصاصی و غیردولتی به جای چاپخانههای سنگی دولتی معمول شد، به طوری که بنا به تخمین حوالی سال 1330 معدودی چاپخانه سنگی به فعالیت ادامه میدادند.
در سالهای 1307، 1310 و 1317 برای چاپ و نشر کتابهای درسی در سراسر کشور و به شیوهای نو اقدام شد.
تأسیس دانشگاه تهران و نهادهای جدید آموزشی در این عصر، همراه با دولت و ارتشِ رو به گسترش، نیاز به چاپ برخی مطالب را در مقیاسی وسیعتر فراهم آورد. تأسیس چندین چاپخانه دولتی و وابسته به دولت، مانند چاپخانه ارتش، چاپخانه بانک ملی ایران، چاپخانه دخانیات ایران، چاپخانه راهآهن و مانند اینها، حاصل نیاز دولت به تأمین احتیاجات خود در زمینه چاپ به طور مستقل بود.
از سال 1320 تا 1332 ، بهرغم مداخلات ادواری حکومت و ممیزیهای موقت، چاپ و نشر تقریباً آزاد بود. شمار مطبوعات که در ابتدای دوره رضاشاه کاهش یافته بود، پس از سقوط او مجدداً افزایش یافت.
چاپخانه تابان، به عنوان نخستین چاپخانه خصوصی که به دستگاههای جدید و خودکار مجهز شد، در همین سالهای پس از جنگ، تحولی چشمگیر را از سرگذراند. چاپخانه بانک ملی ایران هم به دستگاههای ملخی جدید مجهز گردید. چاپخانه اطلاعات هم که پیش از 1320 چاپخانه بزرگی بود، مجهزتر گردید.
در دهه 1330، دستگاههای افست رتاتیو و دورنگ و چهاررنگ جدید به ایران وارد شد و تحولی فنی در چاپ به بار آورد. چاپخانههای افست، روزنامه کیهان و سپهر، مهمترین چاپخانههای آن دهه به شمار میآیند.
در دهه 1340 چاپ وارد مرحله تازهای شد و انتشار کتابهای درسی در هیئتی جدید، کتابهای ارزان قیمت جیبی و شماری نشریه و گسترش آموزشهای چاپ بر رونق آن افزود.
تا حدود نیمه دهه 1340، آموزش چاپ در ایران به شیوه استادی ـ شاگردی و از طریق چاپخانهها انتقال مییافت. در 1344، رشته چاپ در هنرستان فنی تا مقطع دیپلم فنی دایر شد. از 1345 به بعد، هر سال چند تن برای فراگرفتن فنون جدید چاپ به اتریش اعزام میشدند.
سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران در دهه 1350 نیز برای چاپ کشور از سالهای پر تعارض به شمار میآید. افزایش چشمگیر درآمد کشور و طرحهای گسترده توسعه، که گسترش چاپ را هم اقتضا میکرد، با سیاست نظارتِ بسیار شدید بر چاپ کتاب و مطبوعات همراه شد.
ورود تجهیزات جدید چاپ، از جمله دستگاه لاینوترون، پاسخی به نیازهای رو به افزایش منابع چاپی، بهویژه کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها، بود، حال آنکه تنوع آموزشی و تکثر منابع که نیاز جدید کشور بود، با سیاست نظارت چاپی در تضاد کامل قرارداشت.
در جریان انقلاب اسلامی 1357 چاپخانهها یکی از مهمترین و حساسترین کانونهای فعالیت بر ضد حکومت پهلوی بودند. از خروج محمدرضا پهلوی از ایران در دی 1357 تا آغاز تجاوز نظامی عراق به خاک ایران در پایان شهریور 1359، بیش از 350 عنوان روزنامه در ایران چاپ شده است.
چاپ در ایران از 1357 به این سو به طور کلی بر اثر چند عامل رو به رشد نهاده است: افزایش عناوین کتاب و نشریه؛ برداشته شدن ممیزی، جز در دورههایی کوتاه؛ گسترش آموزش چاپ؛ انتشار نشریههای تخصصی در این زمینه؛ گسترش و تقویت صنف چاپ و صنفهای وابسته؛ ورود تجهیزات و فنون جدید چاپ، به ویژه استفاده از رایانه و دستگاهها و شبکهها و نظامهای رایانهای که انقلابی در اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی به بار آورده است؛ توسعه دانشگاهها و آموزش عالی؛ افزایش جمعیت و رشد سریع نسل جدید لازمالتعلیم و نیاز به چاپ منابع جدید؛ گسترش نهضت سوادآموزی و نظایر اینها.
در سال 1371 روش چاپ رنگی در مطبوعات به کار گرفته شد. روزنامه همشهری نخستین روزنامه رنگی ایران است. در همین سال آییننامه جدیدی در خصوص تأسیس چاپخانهها و واحدهای وابسته و چگونگی نظارت بر آنها به تصویب رسید.
در زمینه چاپ، 3 نشریه تخصصی و نیمهتخصصی انتشار مییابد: ماهنامه صنعت چاپ؛ ماهنامه چاپ و بستهبندی؛ ماهنامه چاپ و انتشار.
چاپ تمبر، اوراق بهادار، اسناد، بلیت اتوبوسهای شهری، برگههای عوارض و نظایر اینها در چاپخانههای دولتی و تحت مقررات خاصی انجام میگیرد. چاپخانه ویژه چاپ اسکناس در 1361 تأسیس و سال بعد به بهرهبرداری رسید و از 1367 اسکناس کشور کلاً در این چاپخانه چاپ شده است.